دوماهگی پسرم
دو ماهگیت مبارک پسرکم همیشه استرس دو ماهگی گل پسری رو داشتم به خاطر واکسن! از وقتی به دنیا اومده روزا رو میشمردم که این بحران رو به خوبی سپری کنم !خیلی می ترسیدم ازش پسرم خیلی صبوره وتحمل درد داره ...ولی با این وجود نگران بودم .. زن عموی محمد عماد توی همون مرکز بهداشتی که پرونده پسرم هست کار میکنه ومن تا حدودی خیالم راحت بود ولی بازم ... شبش نتونستم خوب بخوابم همش تصور می کردم که چه اتفاقی میفته ...ساعت 7 قطره استامینوفن دادم بهش وبا مامانم هماهنگ کردم که با هم بریم ..همسری هم مرخصی ساعتی گرفت تا ما رو برسونه به مزکر بهداشت که اتفاقا خیلی هم به خونه نزدیکه اما از ترس گریه پسرک با ماشین رفتیم ...تموم مدتی که قد ووزن محمد عمادم رو ...
نویسنده :
مامان مریم
14:44